نظریه ساخت و گسترش


در نظریه ساخت و گسترش، خانم باربارا فردریکسون (Barbara L. Fredrickson) پنج کارکرد برای هیجانهای مثبت برشمرده است:


 1- گسترش و بسط دهندگی: هیجانهای منفی به انسان دیدگاه تونلی (Tunnel Vision) می دهد چون گنجینه و خزانه تفکر ـ عمل(رفتار) را منقبض و محدود می کند. در مقابل هیجانهای مثبت دامنه تفکر ـ عمل را گسترش و بسط می دهد و انسان را از دید تونلی خارج می کنند به این علت که ذهن را باز می کنند.


 2- ساخت: اگر انسان هیجان های مثبت بیشتری داشته باشد منابع مهمی (مانند منابع جسمی و سلامت ؛ منابع روان شناختی مثل توانایی حل مسئله و تصمیم گیری و ... ؛ منابع اجتماعی مثل مهارتها و حمایتهای اجتماعی ؛ منابع ذهنی و ...) که برای زندگی و مدیریت نیاز دارد را می تواند بسازد و بهتر استفاده کند. در بازی ها که هیجانات مثبت بیشتر ظهور دارد انسان منابعش در حال ساخت و گسترش خواهد بود.


3- کارکرد ابطال و خنثی سازی: هیجانهای مثبت علاوه بر اینکه خزانه رفتار و عمل و تفکر را گسترش می دهند، جاهایی که هیجانهای منفی وجود دارند اثرات مخرب هیجانهای منفی را هم ابطال و رفع می کنند. شوخی کردن سبب می شود که اندورفین ها ترشح شود و حالت سرخوشی و لذت ایجاد شود و انسان رنج های ناشی از هیجانهای منفی را خنثی کند.


 4- کارکرد تاب آوری: در هیجانهای مثبت، صبر و استقامت انسان بیشتر می شود تا هیجانهای منفی . انسان دچار حلقه های صعودی نشاط می شود. تاب آوری یعنی از مهارتهای موجود زندگی به خوبی استفاده کنیم و یا اگر نداریم آنها را بسازیم . هیجانهای مثبت قدرت استفاده از مهارتهای مقابله ای را بالا می برد.


5- کارکرد بالندگی و شکوفایی: هیجانهای مثبت، سبب رشد و تکامل انسان می شوند. چه میزان هیجان مثبت برای رشد و بالندگی نیاز است ؟ نسبتی دارد به نام لوسادا یا لوزادا ، 2.9 به 1 خوب است . به ازای هر 3 هیجان مثبت یک هیجان منفی اگر باشد خوب است.



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.